منشأ اخلاق زشت، آلوده شدن به افراط و تفریط و توجه به اعمال ظاهرى بدون توجه به حقیقت عمل است. شخص عبادتى را به عادت انجام مىدهد ؛اما توجه به باطن ندارد و چه بسا اگر دقیق شویم مىبینیم از دون به تقدیرات الهى اعتراض دارد. نفس آن کس که به اعمال ظاهرى صرف توجه دارد مانند اتاقى است که نقش و نگار زیبایى دارد ولى کف آن اتاق جاى مزبله است ! همانگونه که بیمارى بدن تنها با مالیدن پماد بر پوست درمان نمىشود و باید با پرهیز از بعضى چیزها و نوشیدن بعضى داروها بیمارى را درمان کرد، بیماریهاى نفس هم نیاز به درمان همراه با پرهیز و مراقبه دارد. نکته مهم قابل توجه اینست که از مراقبت دایمى نباید غافل بود که مبادا آن صفت رذیله دوباره عود کند. عمل ظاهرى بدون حقیقت و باطن مانند علف هرزهاى است که پیرامون گیاه بروید و موجب عدم ترقى و رشد گیاه مىشود. در واقع با خلوص نیت است که باطن پاک شده و رشد مىکند و با تکیه صرف بر ظواهر، رشد حقیقى انجام نمىگیرد.