غرایز شهوانی در وجود همة انسان­ها هست ولی نسبت به سردی یا گرمی مزاجِ افراد (غیر آن کس که خنثی باشد) کمی متفاوت است. غریزة شهوت از مسایل ساده نیست که بتوان نسبت به آن بی­تفاوت بود. چرا که اگر از حرام باشد، رجم (سنگسار کردن) در آتش افکندن و پرت کردن از کوه را در پی دارد. پس مراقبة فروج از قُبُل و دُبُر، اعم از زن و مرد و پیر و جوان لازم و ضروری است و باید انسان در شبانه روز کمال مراعات را داشته باشد. زیرا این موقعیّت از جاهایی است که شیطان به آن نظر خاص دارد. بقای نسل متّکی به این عضو است، امّا اگر از راه نامشروع و بدون عقد باشد، مستلزم عقوبت است و اولادی که از این راه متولّد شود، زنازاده­اند.

مراقبة این عضو قطعاً حیا و عفّت است و آثار روحانی و معنویِ بسیار دارد. چنان که در حکایات و شرح احوال زُهّاد، عبّاد، اهل کرامات و انبیاء به خصوص یوسف (ع) این مسئله مطرح شده است. انسانِ بی­پروا عذاب سختی در پی دارد، چنان­که قرآن دربارة قوم لوط اشارات صریح دارد و دربارة زنان و مردان فرقی نمی­گذارد و می­فرماید:

    « والحافظین فروجهم و الحافظات : مردان باید فرج خود را نگاه دارند و زنان هم فرج خویش را حفظ کنند.»

پس مراقبه یعنی حفظ و حراست از فروج جنسی که به حرام نیفتد. حق تعالی در سورة مؤمنون در وصف اهل ایمان چند صفت مختّص به آنان را جزء ایمان می­داند. از جمله می­فرماید:«والذین هم لفروجهم حافظون: یعنی اینان فرج خود را از عمل حرام نگاه می­دارند.»

از آثار وضعی دنیویِ حفظ فروج بقای نسل سالم و طاهر است که در انبیاء و اولیاء این مسئله به خوبی مشاهده می­شود و از آثار معنوی آن می­توان ارتباط روحی با عالم علوی و ارواح طیّبه و مشاهدات جمالی را نام برد. امید است اهل سلوک و طریق الی الله با مراقبة این عضو بر قابلیّت­هایشان افزوده گردد و ارضای این غریزه را فقط جنبة مشروع دهند و صرفاً برای احیای سنّت رسول (ص) بقای نسل و مصالح فردی و اجتماعی روا دارند.