۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دانلود کتاب عرفانی» ثبت شده است

شیوه های سلوک در عرفان شیعی | الیاس عارف زاده | قسمت دوم | سلوک پلکانی

منظور از سلوکِ پلکانی، چنانکه از اسم آن پیداست، این است که سالک تا پله ها و گام های نخستین را برندارد، و نتایج آن را به دست نیاورد اجازۀ قدم نهادن در مرحلة بعدی یا منزل بعدی را ندارد؛ زیرا در این شیوه فرض بر این است که اگر سالک پیش از آنکه مرحله و منزل پیشین را به طور کامل طی کند و شرایط و فروعات آن را انجام دهد، به مرحلة بعدی قدم بگذارد، برای او فایده ای دربر ندارد، و کار بیهوده ای انجام داده است. چه بسا این کار باعث انحطاط او به مراحل قبل شود. چون سیروسلوک بر باطن و ظاهر سالک اثر میگذارد؛ هنگامیکه حال سالک براثر مجاهدت های فراوان، تغییر کند، وقت آن رسیده است که از مقامی به مقام بالاتر صعود کندنقشة کلی این شیوۀ طرح مراحل و حالات و منازل در برخی از احادیث ائمه(ع) بیان شده بود، اما در ابتدا زهّاد مسلمان فقط واجبات و نوافل را انجام می دادند و از محرمات پرهیز می کردند؛ سپس کم کم به دلیل دقت و کثرت در انجام آنها این عبادات به صورت سیروسلوکِ باطنی و معنوی رخ نمود، که آن را به فعل الهی نسبت می دادند و آنها را فوائد می خواندند. با دریافت این فوائد و به کاربردن نامهای خاص برای آنها و تثبیت آنها در اذهان، نخستین شکل از تجربة عرفانی در اسلام پدید آمد. سپس این تجارب به تدریج تنوع یافت. درنتیجه، عرفای اولیه در آن سیر معنوی، نوعی ترقی را مشاهده کردند و هر یک از مراتب صعود را مقتضی وقتی خاص دیدند. با تعیین این مراتب و درجات، عنوان دیگری به فوائد داده شد و آن عنوان منازل سلوک بودپس ازآن، عرفا این منازل را با نامِ حالات و مقامات کنار هم چیدند و برخی نیز کتبی مختص در شرح این مراحل نگاشتند. اما چون سیروسلوک عارفان متنوع بود، عارفانی که به بحث منازل سلوک پرداخته اند بهطورکامل بر سر تعداد این مقامات و عناوین و ترتیب دقیق آنها اتفاق نظر ندارند. اما میتوان مشترکات آنها را استخراج کرد و ترتیب کلی مقامات را بدست آورد.
۳ نظر

دانلود کتاب فصوص الحکم ابن عربی

کتاب فُصوص یا فُصوص‌الحِکَم اثر شیخ اکبر ابن عربی از کتب مشهور تصوف و عرفان نظری است. فُصوص جمع واژه «فَص» به معنای نگین است و فصوص‌الحکم نگین‌های حکمت معنا می‌دهد.

این اثر با وجود حجم اندکش، مهم‌ترین اثر ابن عربی است که در اواخر عمرش به رشته تحریر درآمده است. این کتاب ۲۷ فص دارد و هر فص به منزله یک فصل است. هر فص مشتمل بر حکمت‌هایی است که به یکی از پیامبران نسبت داده شده است. البته، مقصود ابن عربی از این پیامبران نمونه نوعی است و از مقامات و ویژگی‌های کلی چنین افرادی در گذشته و آینده بحث می‌کند و هدف او بررسی تاریخی افرادی معین به صورت خاص نیست. وی در مقدمه این کتاب تصریح کرده است که آنچه در این کتاب نگاشته است همان چیزی است که پیامبر اسلام وی را به نگارش آن امر کرده است و فصوص الحکم را در رؤیا به ابن عربی داده است و وی را مأمور کرده است که آن را به اهلش ارائه کند.

این اثر در باب اسرار الهیه تکلّم نموده و از اعاظم کتاب متصوفه و مسلمین است، در اسرار انبیاء و رسل مبیّنه و حقایق ثلاثهٔ وجودیه: خدا، هستی و انسان. و علاقه انسان با هستی و با خالق هستی. فصوص حکمت الهیه در کلمت آدم، شیث، نوح، ادریس، ابراهیم، اسحاق، اسمعیل، یعقوب، یوسف و هود و هفده پیامبر دیگر؛ و در آن از احدیت گفته است؛ و حکمت آن که خود احدیت ذاتی است، احدیت الهی است، و احدیت ربوبی.


هم اکنون می توانید این کتاب را به صورت مستقیم دریافت کنید .

کشف و کرامات

ترک کرامات

حضرت علاّمه طهرانی قدّس‌اللـه‌نفسه‌الزّکیّة کرارا مى‌فرمودند:

مسیر أهل توحید و عرفان با مسیرهاى دیگر از قبیل أهل کشف و کرامات متفاوت است. راه خدا، راه تهذیب و فناست و با راهى که بعضى دراویش و دیگران پیش گرفته و نفس را تقویت نموده و فربه مى‌کنند، در دو قطب مخالف قرار دارند. ریاضت‌ها و مجاهدت‌هاى آنها براى پروارکردن نفس و افزودن به قواى آن است، أمّا أهل توحید نفس را در زیر سنگ‌هاى ریاضت و مجاهده آسیا کرده و لِه مى‌نمایند و مُعترف به عجز و نیستى خود مى‌گردند.

از این رو در مدّت حیات ایشان أبدا دیده نشد که با أفرادى که در مسیرتقویت نفس بوده و گمشده خود را غیرتوحید حضرت پروردگار مى‌دانستند، اگرچه انسان‌هاى خوب، أهل تهجّد و زهد و ایثار بودند، حشر و نشرى داشته باشند. و مى‌فرمودند: راه ما جداست!

غیر توحید، هرچه باشد فاقد ارزش است

در سلوک راه خدا، انسان باید تنها داغ و نشان توحید حضرت حقّ را بر دل داشته باشد و شعار او در طریق وصال این باشد که:

اقسام مکاشفاتی که برای سالک رخ می دهد

مکاشفات مادیّه

أوّل: مکاشفات مادیّه و طبیعیّه و آن اطلاع بر مخفیّاتى است که براى انسان در عالم طبع حاصل مى‌شود. مانند علوم طبیعى و ریاضى و هیئت و أمثال آن.

مکاشفات قلبیّه

دوّم: مکاشفاتى است که براى سالک بعد از عبور از عالم طبع و ورود در عالَم مثال حاصل مى‌شود و آنرا مشاهدات قلبیّه گویند. چون تجسّم بعضى از معانى به صورتهاى مثالى و آن در بیدارى نظیر خوابها و رؤیاهائى است که انسان در خواب مى‌بیند.

مکاشفات روحیّه

سوّم: مکاشفاتى که براى سالک بعد از عبور از عالم مثال و ورود در عوالم روح و عقل حاصل مى‌گردد. و آنرا مشاهدات روحیّه گویند، که بواسطه قدرت روح و سیطره او در عالم بسیار مى‌شود، چون احاطه بر خواطر و افکار و طىّ الارض و طىّ در هوا و عبور از آتش و اطّلاع از آینده و تصرّف در نفوس به مرض یا صحّت و تصرفّ در افکار عامّه.

مکاشفات سرّیه

چهارم: مکاشفات سرّیّه است. و آن مکاشفاتى است که براى سالک در عالم خلوص و لاهوت بعد از عبور از روح و جبروت حاصل مى‌شود؛ و آنرا مکاشفات سرّیّه گویند. چون کشف اسرار عالم وجود و اطّلاع بر معانى کلّیه، و کشف صفات و اسماء کلّیّه الهیّه.

مکاشفات ذاتیّه

پنجم: مکاشفاتى است که براى سالک بعد از کمال و عبور از مراتب خلوص و وصول به مقام توحید مطلق و بقاء بالله پیدا مى‌شود، و آنرا مکاشفات ذاتیّه گویند. چون ادراک حقیقت هستى و آثار آن و ترتیب نزول حکم بر عالم امکان، و مصدر قاضا و قدر و مشیّت الهیّه و مصدر تشریع و وحى و احاطه برجمیع عوالم نازله و کیفیّت تحقّق حادث و ربط آن به عوالم ربوبى و اتّحاد وحدت و کثرت و أمثال آن. و این را مکاشفات ذاتیّه گویند.

بنا برآنچه گفته شد معلوم مى‌شود که مکاشفات روحیّه قبل از ورود به عالم الهى و توحید حاصل مى‌شود و مشترک بین مؤمن و کافر است؛ و به هیچ وجه اثباتاً دلالت بر کمال و نفیاً دلالت بر عدم کمال ندارد.



منبع : رساله سیر وسلوک بحر العلوم منسوب به بحر العلوم

۱ نظر

چگونه ائمه اطهار با وجود دارا بودن مقام عصمت مطلقه به خود نسبت گناه می دهند ؟

مقاله پیش روگزیده ایست از فرمایشات حضرت آیت الله حاج سیدمحمد محسن طهرانی در کتاب حیات جاوید در ارتباط با اینکه چگونه ائمه اطهار علیهم السلام با وجود دارابودن مقام عصمت مطلقه به خود نسبت گناه می دهند ، ایشان در ابتدا به تبیین و نقد برخی از دیدگاه ها و نظرات در ارتباط با این مساله پرداخته و در نهایت نظر بدیع و دقیق خود را در حل این عویصه و مشکل بر اساس مبانی دقیق عرفانی و فلسفی بیان می فرمایند .

شیوه های سلوک در عرفان شیعی | الیاس عارف زاده | قسمت اول | سلوک درختی

سلوک عرفانی در مذهب شیعه به دو روش انجام می پذیرد. سلوک درختی و سلوک پلکانی. در سلوک درختی، بر مراتب درونی سیروسلوک تأکید شده است؛همچنین، کدام منزل اصل است و کدام فرع. در سلوکِ پلکانی، مراحل سیروسلوک مورد نظر است. ازاین رو، سالک باید بداند اول در کدام مرحله باید سلوک کند و بعد باید کدام فعل و مرحله را سلوک کند. به دیگر سخن، دراین سلوک، وظایف به صورت پلکانی و پشت سرهم بیان شده است .


مقدمه

موضوعات مراقبه ی قلب | حضرت استاد کمیلی + دست خط

زهد قلبی

صبر قلبی     

شکر قلبی   

کفر و توحید قلبی     

نفی نفاق قلبی         

نفی خواطر سوء قلبی     

ترک معاصی قلبی          

باور و یقین قلبی          

نجوا و مناجات قلبی      

ترک وسواس و شبهات فکری     

سوء ظن و حسن ظن  

واعظ درون

در کتاب مصباح الهدی آمده است که :


قال مولانا الامام الصادق (علیه السلام):

       «مَنْ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَاعِظٌ مِنْ قَلْبِهِ وَ زَاجِرٌ مِنْ نَفْسِهِ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ قَرِینٌ مُرْشِدٌ اسْتَمْکَنَ عَدُوُّهُ مِنْ عُنُقِهِ»


مولای ما امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس واعظی از درون خودش نداشته باشد و بازدارنده‌ای از نفسش نداشته باشد و مرشدی همراهش نباشد دشمن خود را گریبان‌گیر خود کرده است.

اخلاق عارف

شیخ الرئیس در مقام عرفان مى گوید: عارف ، خوشرو ، و خندان و متبسم است و از روى تواضع به کوچک تر ، همان طور احترام مى کند که به بزرگ تر ... و از دیدن افراد گمنام ، همان قدر خوشحال مى شود که از دیدن افراد نامدار ؛ چگونه شاد نباشد و به وجد نیاید در حالى که به حق و همه چیز به این سبب که خداوند را در آن مى بیند شادمان است ، و چگونه براى او همگان یکسان نباشند ، در حالى که همه نزد او اهل رحمت اند که مشغول باطل اند . تا آن جا که مى گوید : عارف ، شجاع است و چگونه شجاع نباشند در حالى که او از مرگ هراسى ندارد ، و بخشنده است و چگونه بخشنده نباشد در حالى که از محبت باطل برکنار است ، و او حقد و کینه ها را فراموش مى کند و چگونه چنین نکند در حالى که ذکرش مشغول به حق است .


منبع : پند های حکیمانه حسن زاده آملی

مقامات معنوی - مقام نهم - شفاعت

- شفاعت

 
1- اشاراتی به معانی

شفیع: میانجی گر، پا در میانی کردننده، خواهش گر، وساطت گر.

 
2- اشاراتی از قرآن


1- ما من شفیع الاّ من بعداذنه:هیچ میانجیگری درکار نیست مگر بعد ازاذن او (خداوند). (یونس: 3)

2- من یشفع شفاعهُ حسنهُ یکن له نصیب منها: هرکس میانجی گری نیکویی کند بهره ای از آن

می ­برد. (نساء:85)

3- لا یملکون الشفاعه الا من اتخّذ عند الرحمان عهداً: اختیار میانجی گری ندارند جز آن کس که از خداوند بخشنده پیمانی گرفته باشد. (مریم: 87)

4- یومئذٍ لا تنفع الشفاعه الاّ من اذن له الرحمان: در روز قیامت میانجی گری سود ندارد مگر میانجی گری کسی که خداوند بخشنده بدو اجازه داده است. (طه: 109)

5- و لا یشفعون الاّ لمن ارتضی: آنان (انبیاء ) جز برای کسی که خداوند از او خرسند باشد

میانجی گری نمی­ کنند. (انبیاء:28)

6- من ذا الذی یشفع عنده الا باذنه : کیست که جز به اذن وی نزد او شفاعت آورَد. (بقره : 255)

 
3-اشاراتی از احادیث

 

۱ نظر